راه دوســـتی به هدف برطرف سازی شک، شبه و افکار منفی از اذهان و ایجاد ارتباط سالم در میان جامعه و خانواده راه اندازی شده است و در راستای محبت و دوستی قدم بر می دارد....................
جـسـتـجـو درسـایت

طرق نقل خطبه شقشقيه

سایت ولی عصر و سایت سنت به ادعای اینکه اهل سنت مدعی هستند که خطبه "شقشقیه" تنها از طرق عکرمه خارجی نقل شده است، پاسخ داده اند که "خطبه شريف شقشقيه، بيش از هفت سند در كتاب‌هاى شيعه و سنى دارد كه تنها دو طريق آن به عكرمه خارجى مى‌رسد" و برای اثبات این ادعای تعدادی روایت های را که به عقیده خود شیعه ضعیف و جعلی می باشد ارائه داده اند.
سند اول و دوم را از الأمالي شیخ طوسی ، ص 372 نقل کرده اند که در این دو سند دو راوی غیر معتبر وجود دارد یکی حفار و دومی ابو القاسم دعلبی.

خوئی در معجم رجال الحديث (4/72) ترجمة رقم 1396 حفار را مجهول گفته و هر روایتی را که این شخص روایت کرده باشد ضعیف دانسته است. در مورد ابو القاسم دعلبی که إسماعيل بن علي بن علي بن رزين است، گفته است که دروغگو و جاعل حدیث است و به روایتی که از پدرش امام رضا نقل کرده است توجه نشود.


سند سوم را از روایت سيد بن طاووس در كتاب «الطرائف» آمده است ارائه داده اند که هر دو روایت با یک سند هستند و ضعیف و نامعتبر می باشند. چون یک راوی به اسم حسن بن علي الزعفراني است و خوئی در معجم رجال الحديث(6/71) او را مجهول گفته است. و راوی دیگر يعقوب بن جعفر بن سليمان می باشد که خوئی در معجم رجال الحديث(21/141) او را نیز مجهلول گفته است.


سند چهارم را از روایت ابن مردويه الإصفهاني ،مناقب علي بن أبي طالب (ع) وما نزل من القرآن في علي (ع)، ص 134 ارائه داده اند که او از طبرانی نقل کرده است. طبرانی که از اهل سنت است و در این روایت شخصی به اسم خليد بن دعلج وجود دارد که همه علماء او را ضعیف و غیر معتبر شمرده اند. 


سند پنجم را از نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة نقل کرده اند و غالبا خواسته اند که مولف آن را به جای ابن جریر طبری معروف قالب کنند. جون گفته اند: ابن جرير طبري و برخي ديگر اين خطبه را از طريق ميثم تمار صحابي با وفاي اميرمؤمنان عليه السلام نقل كرده كه مثيم آن را از آن حضرت شنيده است
این روایت پر از اشخاص مجهول هستند که در هیچ یک از کتب رجال چه شیعه و چه سنی اسمی از آن ها برده نشده است و استناد به همچنین روایتی توهین به عقل مردم است.
سند ششم را از معاني الأخبار، شیخ الصدوق، ص 361 ارائه داده اند راوی آن عکرمه است و عکرمه را همه شیعه دروغگو و ... می دانند و نیازی به توضیح ندارد. راوی دیگر آن يحيى بن عبد الحميد الحماني است که خوئی در معجم رجال الحديث ج 21 ص 64 او را غیر موثوق دانسته است.
سند هفتم را از علل الشرائع ، ج1 ص 150 ارائه داده اند که یک روای آن محمد بن علي ماجيلويه است که خوئی در معجم رجال الحديث (18/ 88) ترجمة رقم 11510 او را ضعیف عنوان کرده است و راوی دیگر آن باز هم عکرمه است.
حالا بحث تناقض در روایات و یا انقطاع بماند از نگاه راوی ها هم سند معتبری ندارند و دارند به مردم دروغ قالب می کنند. البته سایت ولی عصر اعتراف تلمیحی به ضعیف بودن تمام روایت های شقشقیه نموده و گفته است:
"ممكن است كسى اشكال كند كه هيچ كدام از سند‌هاى خطبه شقشقيه با بررسى دقيق رجالى صحيح نيست؛ پس اعتبارى ندارد . در پاسخ مى‌گوييم : طبق قواعد رجالى شيعه، اگر ثابت شود كه سند يك روايت متسفيض است، نياز به بررسى سند ندارد .
روايت مستفيض نيازي به بررسي سند ندارد:

بسيارى از بزرگان شيعه تصريح كرده‌اند كه وقتى روايتى مستفيض شد، نيازى به بررسى سندى ندارد؛ از جمله مرحوم صاحب جواهر در بحثى مى نويسد :"


حالا در جواب این باید گفت که انا لله و انا الیه راجعون یعنی چه؟ همین است که کتب حدیث شیعه پر از دروغ هستند و کسی اقدام به جدا سازی و مشخص نمودن احادیث ضعیف و جعلی نمی کنند. 
ولی عصر برای اینکه ثابت کند اهل سنت هم این را روایت کرده اند از ابن حدید معتزلی، سبط ابن جوزی رافضی و کتاب شعر به اسم نثر الدر ارجاع داده است و ابن مردويه الإصفهاني را که در سند چهارم به عنوان شیعه معرفی کرده بود اینجا به عنوان سنی قالب کرده است. روایتی دیگر را هم از بحار الانوار مجلسی نقل کرده و به اهل سنت نسبت داده است.
عاقیت دروغ همین است که کار به رسوایی کشیده می شود و البته طرف اگر عاقل باشد با یک معذرت خواهی کوچک می تواند موضوع را حل کند اما متاسفانه این جماعت ...... 

لینک های مفید در این زمینه:




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر